در این بخش از مقاله می خواهیم در مورد هوشنگ ابتهاج، شاعر معاصر ایرانی و از محبوب ترین شاعران در میان جوانان و دوستداران شعر صحبت کنیم. از معروفترین آثار هوشنگ ابتهاج میتوان به شعرهای ارغوان و زندگی اشاره کرد. این که وی شخصی تواناییها و هنرمندی بود شکی نیست ولی دلایل دیگری نیز در شهرت و شناخته شدن آثار هوشنگ ابتهاج موثر بوده، برای مثال شعر او بارها توسط هنرمندان و خواننده های محبوب ایرانی، به صورت ترانه و تصنیف، اجرا شده است.غزلیات، تصنیفها و اشعار نوی او بارها توسط هنرمندان بزرگی چون محمدرضا شجریان، حسین قوامی و شهرام ناظری و خوانندگان دیگری مانند علیرضا افتخاری و محمد اصفهانی اجرا شده است. دو تصنیف معروف تو ای پری کجایی و ایران ای سرای امید یا سپیده از سرودههای او هستند.
هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر
امیر هوشنگ ابتهاج در سال سال ۱۳۰۶ در شهرستان رشت متولد شد. او کودکی اش را در رشت گذراند و برای تحصیل دوران دبیرستان به تهران آمد. هوشنگ ابتهاج از همان دوران جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و با موسیقی آشنا شد. او سرودن غزل را پیش گرفت و مدتی را به عنوان سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران مشغول به کار شد. او در آن زمان به فعالیت خود در رادیو ادامه داد و برنامهی گلچین هفته که مربوط به موسیقی بود، را بنا نهاد. هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۴۶ بر سر مزار حافظ مراسم شعرخوانی اجرا کرد که با استقبال مردم روبهرو شد که وصف این مراسم در بخشی از سفرنامه معروف «از پاریز تا پاریس» اثر «دکتر باستانی پاریزی» آمده است. امیر هوشنگ ابتهاج همواره دانشآموزی خودآموخته بوده و سراسر زندگیاش را وقف خواندن و سرودن کرده است. او در حال حاضر به همراه خانوادهاش در شهر کلن آلمان زندگی میکند و گاهی به ایران سفر میکند.
زندگی و کتاب های هوشنگ ابتهاج در یک نگاه
تولد: ۶ اسفند ماه سال ۱۳۰۶ در شهرستان رشت
در سال ۱۳۲۵ کتاب نخستین نغمه ها از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۳۲کتاب شبگیر از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۳۲ کتاب سیاه مشق از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۳۰ کتاب سراب از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۳۴ کتاب زمین از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۴۴ کتاب چند برگ از یلدا از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۴۸ کتاب یادنامه از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۶۰ کتاب تا صبح شب یلدا از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۶۰ کتاب یادگار خون سرو از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۷۲ کتاب حافظ به سعی سایه از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۸۵ کتاب تاسیان مهر از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۸۵ کتاب بانگ مهر از هوشنگ ابتهاج
در سال ۱۳۹۱ کتاب پیر پرنیان اندیشه از هوشنگ ابتهاج
زندگی نامه هوشنگ ابتهاج
امیرهوشنگ ابتهاج در ششم اسفندماه ۱۳۰۶ در خانوادهای سرشناس از اقلیتهای مذهبی، در شهرستان رشت به دنیا آمد. هوشنگ ابتهاج تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات متوسطه را در رشت گذراند و سپس برای ادامه تحصیل راهی تهران شد. او از همان کودکی به هنر علاقه داشت و در کنار درس به فراگیری نقاشی و مجسمهسازی نیز مشغول شد.
او عضو کانون نویسندگان ایران بود اما در سال ۱۳۵۸ بهدلیل نقض مرامنامه و اساسنامه کانون، با رای هیئت دبیران کانون، ابتدا تعلیق و سپس به همراه چند تن دیگر از اعضا، اخراج شد. هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۳۷ با آلما مایکیال ازدواج کرد و دارای چهار فرزند به نامهای یلدا، کیوان، آسیا و کاوه است. او هم اکنون بههمراه خانواده، در شهر کلن آلمان زندگی میکند.
امیر هوشنگ ابتهاج با نام سایه نیز شناخته می شود. «ه. ا. سایه» تخلص این شاعر است و آثارش با نام ه. ا. سایه نیز منتشر میشود. هوشنگ ابتهاج شاعر پرآوازه براین باور است حروف کلمات سایه حروف نرم و بدون ادعایی هستند و در آن نوعی افسوس وجود دارد. در معنای این کلمه نوعی افتادگی خودنمایی میکند که حتی میتواند در برابر خشونت و وقاحت ایستادگی کند.
خانه هوشنگ ابتهاج
منزل شخصی ابتهاج در تهران در سال ۱۳۸۷ توسط سازمان میراث فرهنگی، با نام خانه ارغوان ثبت شد. این نام برگرفته از درخت ارغوان حیاط خانه است که سایه شعر معروف خود ارغوان را برای آن سروده است. قسمتی از شعر را در پایین می توانید بخوانید:
ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفتهاست هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
که چو بر میکشم از سینه نفس
نفسم را بر میگرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی میماند
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانیست
نفسم میگیرد
که هوا هم اینجا زندانیست
هر چه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است.
اندر این گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
باد رنگینی در خاطرمن
گریه میانگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد میگرید…
شعر نو
اشعار نو و نیمایی سایه (هوشنگ ابتهاج)، نسبت به غزلیات او، کمتر رنگ و بوی عاشقانه دارند. ابتهاج اندیشهها و دغدغههای اجتماعی خود را در قالب شعر نو بیان میکند. اشعار نوی سایه دارای مضامینی همچون عشق به آزادی، حماسهپردازی، انتقاد به نابرابری و مهمتر از همه، امید به فردایی بهتر در سایه آزادی است.
در زیر بخشی از شعر کاروان یا گالیا که از شعر های نو با مضمون اجتماعی هست را می خوانیم:
دیر است گالیا!
عشق من و تو…آه
این هم حکایتی است
از بهر نان شب
اما در این زمانه که درمانده هر کسی
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.